اسباببازیهای پسرانه
امروزه تولید کنندگان اسباب بازی های متنوعی را در دسته های پسرانه و دخترانه به بازار عرضه می کنند. اما آیا علاقه کودکان به اسباببازیهای جنسیتی یک امر کاملاً فرهنگی است؟والدینی که دارای فرزند پسر و دختر میباشند، اغلب تفاوت هایی را در نحوه بازی فرزندان خود می بینند و تحقیقات آن را تأیید میکند.
پسران معمولاً زمان بیشتری را در بازیهای «زمخت و خشن» میگذرانند. آیا پسران به این دلیل که ما آنها را تشویق به این نوع بازی ها می کنیم، فعالیت بدنی بیشتری دارند؟ شاید
در بیشتر فرهنگ ها، الگوی رفتاری مشابه ای وجود دارد: مردم معمولا پسران را به گونه ای تربیت می کنند که سرسخت، قوی، تهاجمی و رقابتی باشند.

اما این بدان معنا نیست که رفتار کودکان کاملاً توسط عوامل اجتماعی تعیین می شود. نحوه بازی کردن کودکان حتی به زمان قبل از تولد بستگی دارد. در مطالعهای روی تستوسترون جنین، محققان سطح هورمون را در مایع آمنیوتیک زنان باردار اندازهگیری کردند. سپس آنها فرزندان را برای چندین سال پس از تولد ردیابی کردند.
نتایج نشان داد که سطح تستوسترون در جنین های پسر بیشتر است. اما جنین های دختر نیز در معرض مقداری تستوسترون قرار گرفتند. و تستوسترون جنینی با بازی خشن و خشونت مرتبط است. هر چه سطح تستوسترون بالاتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که کودک رفتارهای «مثلاً مردانه» از خود نشان دهد (Auyeung et al 2009).
بنابراین آیا “اسباب بازی های دخترانه” و “اسباب بازی های پسرانه” از نظر بیولوژیکی تعیین می شود؟
نه، موضوع پیچیده تر است. شاید ترجیح پدر برای بازی های خشن بتواند نحوه بازی بچه ها با اسباب بازی هایشان را توضیح دهد. اما این باعث نمیشود که اسباببازیها ذاتاً پسرانه یا دخترانه باشند. به یک دختر چند دایناسور پلاستیکی بدهید، او ممکن است چندین کار انجام دهد، یک درام بازی کند، دایناسورها را به “جستجوی غذا” ببرد، یا با اسباب بازی ها به عنوان حیوان خانگی رفتار کند. یک پسر ممکن است بیشتر در جنگ دایناسورها شرکت کند. شاید این اسباببازیها نیستند که بازی مردانه را تعریف میکنند، بلکه این کودکان هستند که با اسباببازی های خود چه میکنند.


و نکته جالب دیگری نیز وجود دارد. در آزمایشی میل و علاقه کودکان به نوع اسباب بازی ها را مورد مطالعه قرار دادند. که در آن پسران و دختران به یک اندازه جذب اسباببازیهای جنسیتی نشدند. در حالی که اکثر پسرها تمایل زیادی برای اسباب بازی های جنسیتی داشتند، اما دختران اینگونه نبودند.
بنابراین، پسرها چه تمایل به «اسباببازیهای پسرانه» داشته باشند یا نه، دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم دختران مستعد رد اسباببازیهایی هستند که به طور کلیشهای پسرانه هستند.
به طور مثال : مطالعه ای نشان داد که اکثر پسر ها اسباببازیهای «پسرانه» میخواهند، حتی اگر والدین آنها دخالتی در انتخابشان نمیکردند. اما دختران چطور؟ آنها ترجیحی برای اسباب بازی های “جنسیتی” نشان ندادند.
کلاید رابینسون و جیمز موریس در مطالعه ای روی کودکان پیش دبستانی آمریکایی (2 تا 5 ساله) از والدین پرسیدند که فرزندانشان برای کریسمس چه چیزی دریافت کرده اند. هدایایی توسط خود بچه ها درخواست شده بود و هدایایی فقط توسط والدین انتخاب شده بود.
همانطور که مشخص شد، اسباببازیهایی که کودکان برای خودشان درخواست میکردند بیشتر بر اساس کلیشههای جنسیتی بودند مثلاً پسرها اسباببازیهای «پسرانه» میخواستند. وقتی والدین اسباببازیها را انتخاب میکردند، تمایل داشتند هدایایی فارق از کلیشه های جنسیتی مانند لوازم هنری، آلات موسیقی و اسباببازیهای آموزشی بدهند (رابینسون و موریس 1986).
خیلی تعجب آور نیست، درست است؟ اما نکته اینجاست. در مطالعه رابینسون و موریس، بیشتر پسران بودند که اسباببازیهای کلیشهای جنسیتی را درخواست میکردند. در هر سنی، حدود 75 درصد از درخواست های آنها برای “اسباب بازی های پسرانه” بود. اما دختران تا سن 5 سالگی تمایل مشابهی به اسباب بازی های کلیشه ای جنسیتی نشان نمی دادند.
این عدم تقارن در بسیاری از مطالعات ثبت شده است (برنباوم و هاینز 1992؛ کارتر و لوی 1988؛ آیزنبرگ و ولچیک 1985؛ ساتن اسمیت و روزنبرگ 1963). پسرها تمایل زیادی برای اسباب بازی های پسرانه از خود نشان می دهند. دختران تمایل بیشتری به نشان دادن علاقه دارند، هم در عروسک ها و هم در وسایل نقلیه. تنها استثنایی که وجود دارد مطالعه ای است که تمایلات اسباب بازی را در نوزادان بررسی کرد (الکساندر و سانز 2012).
علت این تفاوت چیست؟ برخی از محققان معتقدند که پسران نسبت به دختران تعصب جنسی قویتری نشان میدهند، زیرا پسرها به دلیل عبور از خط جنسیت اسباببازی مورد انتقاد بیشتری قرار میگیرند. بچههای هر دو جنس تشویق میشوند با اسباببازیهای «معمول جنسیت» بازی کنند. اما پسرها ممکن است به دلیل بازی به شیوه های غیر معمول جنسیتی شدیدتر مورد انگ قرار بگیرند (کین 2006).
به نظر من درست است. مطمئناً فرهنگ و فشارهای اجتماعی تأثیر زیادی بر آنچه کودکان فکر می کنند یک اسباب بازی قابل قبول است دارد. اما من همچنان نمیدانم که آیا هورمونها و تفاوتهای مغزی ناشی از هورمونها در انتخاب اسباببازی نقش دارند یا خیر.
این ایده با مطالعه اخیر سطح تستوسترون (T) در کودکان نوپا سازگار است. محققان فنلاند سطح T را در 48 نوزاد به مدت 6 ماه ردیابی کردند و سپس ترجیحات اسباب بازی کودکان را در 14 ماهگی آزمایش کردند. اگر دختران در دوران نوزادی سطوح T بالاتری از خود نشان داده بودند، احتمال بیشتری داشت که با قطارهای اسباب بازی بازی کنند. پسرانی که سطح T پایینتری داشتند بیشتر با عروسکها بازی میکردند (Lamminmäki et al 2012).
اما جالبترین شواهد ممکن است از مطالعات بر روی پستانداران غیرانسانی به دست آمده باشد. میمونها در معرض پیامهای فرهنگی درباره اسباببازیهایی که باید با آنها بازی کنند نیستند. و با این حال آنها الگوهای مغرضانه جنسی را نشان می دهند. در یک آزمایش، جانیس هاست و همکارانش به میمونهای نر و ماده انتخابی از وسایل نقلیه چرخدار در مقابل اسباببازیهای مخملدار ارائه کردند. میمون های نر ترجیح قوی و ثابتی برای اسباب بازی های چرخ دار نشان دادند. میمون های ماده به هیچ وجه ترجیح قوی نشان ندادند (Hassett et al 2008).
در آزمایش دیگری بر روی میمونهای وروت، گریان الکساندر و ملیسا هاینز مجموعهای از اسباببازیهای مختلف را به میمونها ارائه کردند. محققان تمایلات اسباببازی را مستقیماً آزمایش نکردند، زیرا میمونها هر بار فقط یک اسباببازی را میدیدند. اما الکساندر و هاینز دریافتند که زنان بیشتر از مردان عروسکها را برمیدارند. و میمون های نر بیشتر از ماده ها با ماشین های اسباب بازی کار می کنند (الکساندر و هاینز 2002).
آیا این آزمایشها حرف آخر را در مورد تمایلات اسباببازی مغرضانه جنسی میزنند؟ البته که نه. اما آنها پیشنهاد می کنند که تمایلات مبتنی بر جنسیت می تواند در غیاب تأثیرات فرهنگی انسانی ایجاد شود.

البته این جای سوال دارد. به طور مثال در مورد یک کامیون اسباببازی چه چیزی ذاتاً مردانه است؟ چیزی که حتی تا قرن بیستم اختراع نشده بود. ما تا پاسخ به این سوال فاصله داریم. اما نکاتی وجود دارد. به عنوان مثال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مردان تمایل دارند به حرکت مکانیکی نگاه کنند تا حرکت بیولوژیکی. در یک آزمایش، محققان به نوزادان 12 ماهه فیلم هایی از ماشین ها و چهره ها ارائه کردند. نوزادان پسر به تصاویر ماشین های در حال حرکت طولانی تر نگاه می کردند. نوزادان دختر به ویدئوهای چهره های متحرک بیشتر نگاه می کردند (Lutchmaya and Baron-Cohen 2002).
بنابراین شاید کامیونهای اسباببازی که حرکت درونی را نشان میدهند و سطوح جذابی برای کاوش دارند برای افرادی که علاقهمند به بازیهای مکانیکی هستند جذابتر باشند (ویلیامز و پلیل 2009).
ایده دیگری که به ذهن من می رسد این است که وسایل نقلیه اسباب بازی اسباب بازی هایی نسبتاً پر سر و صدا و مخرب هستند. عروسک را هل دهید، نه به حرکت در می آید و نه سر و صدا می کند. در مقابل، شما واقعاً میتوانید با یک کامیون اسباببازی، صدای غرش ایجاد کنید و جلب توجه کنید. عامل «خروش» ممکن است مرتبط باشد.
بنابراین، شاید انتخاب طبیعی، مردانی را ترجیح داده است که به دنبال اشیایی هستند که می توانند غوغا کنند. اما هر آنچه که ترجیح پسر ها برای بازی مکانیکی را توضیح دهد، باید در نظر داشته باشیم: بازی مکانیکی مهارتهای فضایی را تقویت میکند و مهارتهای فضایی کلید موفقیت در زمینههای مختلف از جمله هنر، معماری، مهندسی و علوم فیزیکی است.